امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Forsaken

American: fərˈseɪkən British: fəˈseɪkən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    forsook
  • سوم‌شخص مفرد:

    forsakes
  • وجه وصفی حال:

    forsaking

معنی

adjective adverb
واگذاشتن، ول کردن، ترک کردن، ترک گفتن، دست کشیدن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forsaken

  1. adjective abandoned
    Synonyms: cast off, derelict, deserted, desolate, destitute, disowned, forlorn, friendless, godforsaken, ignored, isolated, jilted, left at the altar, left behind, left in the lurch, lonely, lorn, marooned, outcast, solitary, thrown over
    Antonyms: cherished, helped, nurtured, wanted

ارجاع به لغت forsaken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forsaken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forsaken

لغات نزدیک forsaken

پیشنهاد بهبود معانی