امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Gallium

    ˈɡæliəm ˈɡæliəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    نماد: Ga

    عدد اتمی: 31

    جرم اتمی: 69.723

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی گالیم، عنصر گالیم
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Gallium is often used in the production of LED lights.
    - گالیم اغلب در تولید چراغ‌های LED کاربرد دارد.
    - Gallium can exist in both solid and liquid states.
    - گالیم می‌تواند در هر دو حالت جامد و مایع وجود داشته باشد.
    - Gallium can be found in trace amounts in bauxite ore.
    - گالیم را می‌توان به مقدار کمی در سنگ معدن بوکسیت یافت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد gallium

    1. noun a rare silvery (usually trivalent) metallic element; brittle at low temperatures but liquid above room temperature; occurs in trace amounts in bauxite and zinc ores

    ارجاع به لغت gallium

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gallium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gallium

    لغات نزدیک gallium

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی