امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gauze

ɡɒːz ɡɔːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پارچه‌ی سفید نخی، کریشه، تور، گاز پانسمان، مه خفیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gauze

  1. noun A net of transparent fabric with a loose open weave
    Synonyms: cheesecloth, bandage, film, veil, mosquito netting, netting, gauze-bandage, sterile cloth, sterile dressing, dressing, veiling

ارجاع به لغت gauze

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gauze» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gauze

لغات نزدیک gauze

پیشنهاد بهبود معانی