امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gauzy

American: ˈɡɔːzi British: ˈɡɔːzi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
گارسی، گارمانند، نازک‌ و سوراخ‌سوراخ، لطیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gauzy

  1. adjective see-through, gossamer in texture
    Synonyms: delicate, diaphanous, filmy, flimsy, insubstantial, light, lucid, pellucid, sheer, thin, tiffany, translucent, transparent
    Antonyms: cloudy, foggy, heavy, obscured, opaque, thick

ارجاع به لغت gauzy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gauzy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gauzy

لغات نزدیک gauzy

پیشنهاد بهبود معانی