امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gee

dʒiː dʒiː dʒiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb interjection
هی، هین (که در موقع راندن اسب و گاو گفته می‌شود)،صدای هی‌و‌هین کردن (برای راندن حیوان) هین کردن، هوس، هوس‌رانی
- The cow geed when she should have hawed.
- گاو به جای اینکه به دست چپ برود، به دست راست چرخید.
- Gee, is it you?
- عجب! این تو هستی؟
- He gave me two gee.
- او به من دو هزار دلار داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gee

  1. noun A unit of force equal to the force exerted by gravity; used to indicate the force to which a body is subjected when it is accelerated
    Synonyms: g, g-force

ارجاع به لغت gee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gee

لغات نزدیک gee

پیشنهاد بهبود معانی