امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Geek

ɡiːk ɡiːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    geeks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
باهوش منفور، روشن‌فکر منفور، خردمند مغضوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- When I was in high school, I was considered a geek because I was always focused on my studies and didn't care about being popular.
- وقتی دبیرستانی بودم، من را باهوش منفور می‌دانستند، زیرا همیشه روی درس‌هایم متمرکز بودم و به محبوبیت اهمیت نمی‌دادم.
- Despite being considered a geek by her classmates, she focused on her studies rather than fashion trends.
- برخلاف اینکه هم‌کلاسی‌هایش او را روشن‌فکر منفور می‌دانستند، به جای ترندهای مد، روی درس‌هایش تمرکز کرد.
noun countable informal
تکنولوژی کامپیوتر گیک، خوره‌ (شخص متخصص و یا علاقه‌مند به دنیای کامپیوتر و دیجیتال)
- The tech company hired a team of geeks to develop their new software.
- این شرکت فناوری تیمی از گیک‌ها را برای توسعه‌ی نرم‌افزار جدید خود استخدام کرد.
- My brother is a computer geek and spends hours coding.
- برادر من خوره‌ی کامپیوتر است و ساعت‌ها به برنامه‌نویسی می‌پردازد.
noun countable informal
قدیمی بازیگر نقش زننده (بازیگری که نقش‌های زننده و مشمئزکننده ایفا می‌کند (مثلاً کله‌ی مرغ یا مار زنده را گاز می‌گیرد))
- The geek shocked the audience when he bit the head off a live chicken.
- بازیگر نقش زننده وقتی سر مرغ زنده را گاز گرفت تماشاگران را شوکه کرد.
- The geek's wild act included biting the head off a live snake, much to the horror of the spectators.
- نقش وحشیانه‌ی این بازیگر نقش زننده مشتمل بر گاز گرفتن سر یک مار زنده بود که باعث وحشت تماشاگران شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد geek

  1. noun odd person; computer expert
    Synonyms: buffoon, computer specialist, curiosity, dolt, dork, freak, goon, guru, nerd, techie, weirdo

ارجاع به لغت geek

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «geek» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/geek

لغات نزدیک geek

پیشنهاد بهبود معانی