امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Grammar

    ˈɡræmər ˈɡræmə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      grammars

    معنی و نمونه‌جمله

    noun A2
    دستورزبان، گرامر، علم دستور، صرف‌و‌نحو، کتاب دستور، علم دستور، اصول اولیه‌ی هر دانش، کتاب دستور زبان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - the grammar of the theater
    - اصول ابتدایی هنر تئاتر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد grammar

    1. noun language rules
      Synonyms: ABCs, accidence, alphabet, elements, fundaments, linguistics, morphology, principles, rudiments, sentence structure, stratification, structure, syntax, tagmemics

    ارجاع به لغت grammar

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grammar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grammar

    لغات نزدیک grammar

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی