امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Grasshopper

ˈɡræsˌhɑːpər ˈɡrɑːsˌhɒpə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    grasshoppers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی ملخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The grasshopper hopped through the meadow.
- ملخ از میان علفزار پرید.
- I caught a grasshopper in my hand.
- یک ملخ را در دستم گرفتم.
noun countable uncountable
کوکتل ملخ سبز، نوشیدنی الکلی ملخ سبز
- Glasses of grasshopper
- لیوان کوکتل ملخ سبز
- The grasshopper was delicious.
- کوکتل ملخ سبز خوشمزه بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grasshopper

  1. noun Terrestrial plant-eating insect with hind legs adapted for leaping
    Synonyms: hopper

ارجاع به لغت grasshopper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grasshopper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grasshopper

لغات نزدیک grasshopper

پیشنهاد بهبود معانی