امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Gratis

    ˈɡrætəs / / ˈɡreɪ- ˈɡrætəs / / ˈɡreɪ-
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    رایگان، مجانی، مفت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - the tea is gratis.
    - چای مجانی است.
    - I'll give it to you, gratis!
    - من آن را به شما می‌دهم، رایگان!
    - Drinks were gratis.
    - نوشیدنی‌ها رایگان بودند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد gratis

    1. adjective free
      Synonyms: as a gift, chargeless, complimentary, costless, for love, for nothing, freebie, freely given, free of charge, free ride, gratuitous, on someone, on the house, unpaid for, without charge, without recompense
      Antonyms: costly, expensive

    ارجاع به لغت gratis

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gratis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gratis

    لغات نزدیک gratis

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی