امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Great-aunt

ˈɡreɪtˈænt ˈɡreɪtɑːnt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از grandaunt به‌ جای great-aunt استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
خاله‌ی بزرگ، عمه‌ی بزرگ، خاله‌ی پدر، خاله‌ی مادر، عمه‌ی پدر، عمه‌ی مادر، خاله‌ی پدری، خاله‌ی مادری، عمه‌ی پدری، عمه‌ی مادری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- My great-aunt is coming to visit us next week.
- عمه‌ی بزرگم هفته‌ی آینده به دیدن ما می‌آید.
- My great-aunt is the oldest member of our family.
- خاله‌ی بزرگم مسن‌ترین عضو خانواده‌ی ماست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد great-aunt

  1. noun An aunt of your father or mother
    Synonyms: grandaunt

ارجاع به لغت great-aunt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «great-aunt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/great-aunt

لغات نزدیک great-aunt

پیشنهاد بهبود معانی