امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Great-grandparent

ˈɡreɪtˈɡrændˌperənt ˈɡreɪtˈɡrænpeərənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    great-grandparents

معنی

noun
پدر پدربزرگ یا مادربزرگ، مادر پدربزرگ یا مادربزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت great-grandparent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «great-grandparent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/great-grandparent

لغات نزدیک great-grandparent

پیشنهاد بهبود معانی