امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gusty

ˈɡʌsti ˈɡʌsti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
آب‌و‌هوا توفانی، پرباد، (باد) شدید تند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a cold, gusty day
- روز سرد توفانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gusty

  1. adjective windy
    Synonyms: airy, blowy, blustering, blustery, breezy, hearty, robust, squally, stormy, tempestuous
    Antonyms: calm, quiet

ارجاع به لغت gusty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gusty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gusty

لغات نزدیک gusty

پیشنهاد بهبود معانی