امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hallow

ˈhæloʊ ˈhæləʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
مقدس کردن، تقدیس کردن
- Our heavenly father, hallowed be thy name!
- (نیایش مسیحی) پدر آسمانی ما، مقدس باد نام تو!
- This ground has been hallowed by the blood of our soldiers.
- خون سربازان ما این سرزمین را مقدس کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hallow

  1. verb consecrate
    Synonyms: anoint, sanctify, beatify, dedicate, bless, praise

ارجاع به لغت hallow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hallow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hallow

لغات نزدیک hallow

پیشنهاد بهبود معانی