امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hand Over

American: ˈhændˈoʊvə British: hændˈəʊvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

phrasal verb B2
دادن، تسلیم کردن، تحویل دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- They forced him to hand over the stolen money.
- او را وادار کردند که پول دزدی‌شده را پس بدهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hand over

  1. verb give back; release
    Synonyms: abandon, cede, commend, commit, consign, deliver, dispense, donate, entrust, feed, find, fork out, fork up, give up, hand, leave, present, provide, relegate, relinquish, supply, surrender, transfer, turn over, waive, yield
    Antonyms: hold, keep, retain

ارجاع به لغت hand over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hand over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hand over

لغات نزدیک hand over

پیشنهاد بهبود معانی