امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hand Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb B1
(بین دیگران) پخش کردن، منتشر کردن، دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hand out

  1. verb give to others
    Synonyms: bestow, deal out, deliver, devote, disburse, dish out, dispense, disseminate, distribute, donate, give away, give out, hand over, mete, present, provide
    Antonyms: receive, take

ارجاع به لغت hand out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hand out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hand-out

لغات نزدیک hand out

پیشنهاد بهبود معانی