معنی hand-to-mouth به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈhændˈtuːˈmaʊθ hændtuːmaʊθ

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت قید (adverb): hand to mouth

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

بخور و نمیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- His hand-to-mouth income would preclude marriage.

- درآمد بخور و نمیرش به او اجازه‌ی زن گرفتن نمی‌داد.

- She lived hand to mouth, barely making enough money to cover her basic expenses.

- او بخور و نمیر زندگی می‌کرد و فقط پول کافی برای تأمین هزینه‌های اولیه‌اش به دست می‌آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hand-to-mouth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «hand-to-mouth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hand-to-mouth

لغات نزدیک hand-to-mouth

- hand-running
- hand-to-hand
- hand-to-mouth
- hand-wash
- hand-woven

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی