امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hangout

    ˈhæŋaʊt ˈhæŋaʊt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    (آمریکا - عامیانه) پاتوق، میعادگاه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The club was a hang-out for the criminally inclined.
    - این باشگاه پاتوقی برای افراد خلافکار بود.
    - an ideal hang-out
    - میعادگاهی آرمانی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hangout

    1. noun place for socializing
      Synonyms: bar, den, dive, haunt, home, honky-tonk, joint, purlieu, resort, stomping ground, watering hole
    2. noun social place
      Synonyms: bar, den, dive, haunt, hole, home, honky-tonk, joint, purlieu, rendezvous, resort, stamping ground, stomping ground, watering hole

    ارجاع به لغت hangout

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hangout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hangout

    لغات نزدیک hangout

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی