امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hardcover

ˈhɑːrdkʌvər ˈhɑːdkʌvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective noun
وابسته به کتاب جلد مقوایی یا جلد پارچه‌ای، پارچه‌پوش
- The book was first published in a hardcover edition.
- در ابتدا آن کتاب به‌صورت جلد مقوایی منتشر شد.
adjective noun
کتاب جلد مقوایی، کتاب جلد گالینگوری (در برابر: جلد شمیزی paperback)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hardcover

  1. noun A hardcover book
    Synonyms: hardback, casebound, clothbound
  2. adjective Having a hard back or cover
    Synonyms: hardbacked, hardback, hardbound

ارجاع به لغت hardcover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hardcover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hardcover

لغات نزدیک hardcover

پیشنهاد بهبود معانی