امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

HDD

ˌeɪtʃdiːˈdiː ˌeɪtʃdiːˈdiː ˌeɪtʃdiːˈdiː ˌeɪtʃdiːˈdiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun countable
کامپیوتر (hard disk drive) اچ‌دی‌دی، درایو دیسک سخت (دستگاهی در داخل یا متصل به کامپیوتر برای ذخیره‌ی برنامه‌ها و اطلاعات کامپیوتری)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- My computer's HDD is running out of space, so I need to delete some files.
- فضای اچ‌دی‌دی کامپیوتر من در حال پر شدن است؛ پس باید چند فایل را حذف کنم.
- external HDD
- درایو دیسک سخت اکسترنال
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت HDD

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «HDD» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hdd

لغات نزدیک HDD

پیشنهاد بهبود معانی