امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    HDMI

    ˌeɪtʃdiːemˈaɪ ˌeɪtʃdiːemˈaɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    HDMI مخفف عبارت High-Definition Multimedia Interface است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    abbreviation adjective noun
    تکنولوژی کامپیوتر اچ‌دی‌ام‌آی، رابط چندرسانه‌ای اچ‌دی، رابط چندرسانه‌ای وضوح بالا (یک رابط شنیداری/دیداری متراکم برای انتقال داده‌های دیجیتالی فشرده‌نشده‌ می‌باشد.)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The new TV has multiple HDMI ports.
    - تلویزیون جدید دارای چندین درگاه اتصال اچ‌دی‌ام‌آی است.
    - I need an HDMI cable to connect our laptop to the monitor.
    - برای اتصال لپ‌تاپمان به نمایشگر به یک کابل HDMI نیاز دارم.
    - Make sure the HDMI is securely connected before turning on the device.
    - قبل از روشن کردن دستگاه از اتصال ایمن HDMI مطمئن شوید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت HDMI

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «HDMI» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hdmi

    لغات نزدیک HDMI

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند