امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Heartrending

    ˈhɑːrtrendɪŋ ˈhɑːtrendɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: heart-rending

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    جان‌گداز، جان‌سوز، دلخراش، دل‌آزار، جانکاه، دل‌خون‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - a heartrending choice between saving his daughter or his son
    - تصمیمی جان‌گداز بین نجات دختر یا پسرش
    - heartrending stories of children being taken from their parents
    - حکایت‌هایی دل‌خون‌کننده درباره‌ی کودکانی که از والدین‌شان گرفته شده‌اند
    - The heart-rending cries of the injured animal resonated through the quiet forest.
    - صدای گریه‌ی دلخراش و جان‌سوز حیوان زخمی در جنگل آرام پیچید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد heartrending

    1. adjective arousing deep sympathy
      Synonyms: agonizing, distressing, doleful, excruciating, harrowing, heartbreaking, heartsickening, moving, piteous, pitiful, sad, tear-jerking, touching, tragic

    ارجاع به لغت heartrending

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «heartrending» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heartrending

    لغات نزدیک heartrending

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی