Heft
heft
heft
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
verb - transitive
سنگین، ثقیل، بخش عمده، بلند کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او بار خود را بر دوش کشید.
- او سنگ را برداشت و سنگینی آن را سنجید.
مترادف و متضاد heft
-
verb Lift or elevateSynonyms: heave, heave up, heft up
-
noun The property of being large in massSynonyms: heftiness, massiveness, ponderousness, ponderosity
ارجاع به لغت heft
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «heft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heft