امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hesitate

ˈhezɪteɪt ˈhezɪteɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hesitated
  • شکل سوم:

    hesitated
  • سوم‌شخص مفرد:

    hesitates
  • وجه وصفی حال:

    hesitating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive B2
تأمل کردن، مردد بودن، تردید کردن، تعلل کردن، پابه‌پا کردن، درنگ کردن، دودل بودن، مکث کردن، بی‌میل بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- No qualified student should hesitate to register.
- هیچ دانشجوی واجدشرایطی نباید در اسم‌نویسی تردید کند.
- Those who hesitated lost the opportunity.
- کسانی که دودل بودند فرصت را از دست دادند.
- She hesitated a moment and then said, "yes".
- او لحظه‌ای درنگ کرد؛ سپس گفت: «آری».
- The deer hesitated and then disappeared in the forest.
- آهو مکث کرد و سپس در جنگل ناپدید شد.
- I'd hesitate before accepting that offer.
- درباره‌ی قبول آن پیشنهاد مطمئن نیستم.
- hesitating to ask personal questions
- بی‌میل بودن نسبت به پرسیدن سؤال‌های شخصی
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - intransitive
لکنت پیدا کردن، با لکنت گفتن
- They hesitate at the start of every presentation.
- آن‌ها در شروع هر ارائه لکنت پیدا می‌کنند.
- He would often hesitate before answering questions in class.
- او اغلب قبل‌از پاسخ دادن به سؤالات در کلاس لکنت پیدا می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hesitate

  1. verb wait; be uncertain
    Synonyms: alternate, balance, balk, be irresolute, be reluctant, be unwilling, blow hot and cold, dally, debate, defer, delay, demur, dillydally, dither, doubt, equivocate, falter, flounder, fluctuate, fumble, hang, hang back, hedge, hem and haw, hold back, hold off, hover, linger, oscillate, pause, ponder, pull back, pussyfoot, scruple, seesaw, shift, shrink, shy away, sit on fence, stammer, stop, straddle, stumble, stutter, swerve, tergiversate, think about, think twice, vacillate, waffle, waver, weigh
    Antonyms: attack, carry on, continue, go, go ahead, persevere, resolve

ارجاع به لغت hesitate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hesitate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hesitate

لغات نزدیک hesitate

پیشنهاد بهبود معانی