معنی heterogony به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

زیست‌شناسی هتروگونی، تناوب نسل، تناوب تولید نسل‌ها (تناوب نسل‌های پارتنوژنتیک و جنسی در روتیفرها و حیوانات مشابه)

لغات زیست شناسی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- complex heterogony

- هتروگونی پیچیده

- Heterogony is a common reproductive strategy in many species of plants and animals.

- تناوب نسل استراتژی تولید مثلی رایجی در بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری است.

noun

زیست‌شناسی رشدسنجی (شناخت و اندازه‌گیری رشد بخشی از ارگانیسم نسبت به تمامیت آن)

- Heterogony, as a concept in allometry, refers to the changes in form and shape that occur during an organism's development.

- رشدسنجی به تغییرات شکلی و فرمی‌ای که در طول رشد یک موجود زنده رخ می‌دهد، اطلاق می‌شود.

- Researchers have discovered that heterogony plays a crucial role in determining the relative proportions of different anatomical structures

- محققان دریافته‌اند که رشدسنجی نقش مهمی در تعیین نسبت‌های نسبی ساختارهای آناتومیکی مختلف دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت heterogony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «heterogony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heterogony

لغات نزدیک heterogony

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند