معنی heterograft به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پزشکی هتروگرافت، دگرپیوندینه (پیوندینه‌ای که خاستگاهش جانداری از گونه‌ای غیر از گونه‌ی گیرنده‌ی پیوند است)

لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The use of heterografts in medical procedures has been a controversial topic for years.

- استفاده از هتروگرافت در روش‌های پزشکی برای سال‌ها موضوع جدال‌برانگیزی بوده است.

- The success rate of heterograft transplantation varies depending on the type of organ being transplanted.

- میزان موفقیت پیوند دگرپیوندینه بسته به نوع عضو پیوندشده متفاوت است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت heterograft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «heterograft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heterograft

لغات نزدیک heterograft

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند