امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    High-rise

    ˈhaɪraɪz ˈhaɪraɪz ˈhaɪraɪz ˈhaɪraɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective noun
    ساختمان (به‌ویژه آپارتمان) چندین اشکوبه، ساختمان بلند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Her apartment is located in a high-rise.
    - آپارتمان او در یک ساختمان بلند قرار دارد.
    adjective noun
    وابسته به ساختمان چند اشکوبه، برج
    - Downtown is full of high-rise office buildings.
    - مرکز شهر پر از ساختمان‌های بلند اداری است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد high-rise

    1. noun Tower consisting of a multistoried building of offices or apartments
      Synonyms: tower block
    2. adjective Used of buildings of many stories equipped with elevators; tall
      Antonyms: low-rise

    ارجاع به لغت high-rise

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «high-rise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-rise

    لغات نزدیک high-rise

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند