امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    High-sounding

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    قلمبه‌سلمبه (قلنبه‌سلمبه)، پر‌طمطراق، غلط‌انداز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The high-sounding speech of the politician was filled with empty promises.
    - سخنرانی قلمبه‌سلمبه‌ی این سیاست‌مدار پر از وعده‌های پوچ بود.
    - the candidate's high-sounding campaign slogans
    - شعارهای تبلیغاتی پر‌طمطراق این کاندیدا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد high-sounding

    1. adjective Characterized by language that is elevated and sometimes pompous in style
      Synonyms: high-flown, artificial, aureate, bombastic, declamatory, flowery, fustian, pompous, grandiloquent, magniloquent, orotund, overblown, rhetorical, ostentatious, sonorous, swollen, inflated

    ارجاع به لغت high-sounding

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «high-sounding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-sounding

    لغات نزدیک high-sounding

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند