امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Homogenize

həˈmɑːdʒənaɪz həˈmɒdʒənaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
یکجور و هم‌جنس کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- homogenized milk
- شیر همگن (هموژنیزه)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد homogenize

  1. verb Cause to become equal or homogeneous as by mixing
    Synonyms: homogenise
  2. verb Break up the fat globules of
    Synonyms: homogenise
    Antonyms: curdle

ارجاع به لغت homogenize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homogenize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/homogenize

لغات نزدیک homogenize

پیشنهاد بهبود معانی