امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Homogenous

həˈmɑːdʒənəs həˈmɑːdʒənəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(دارای ساختمان همانند به واسطه‌ی هم تباری) جورزاد، همگن‌زاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد homogenous

  1. adjective similar, comparable
    Synonyms: akin, alike, analogous, cognate, consistent, homologous, identical, kindred, like, uniform, unvarying
    Antonyms: different, discrete, dissimilar, heterogeneous, miscellaneous, varied

ارجاع به لغت homogenous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homogenous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/homogenous

لغات نزدیک homogenous

پیشنهاد بهبود معانی