امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hothouse

    ˈhɑːthaʊs ˈhɒthaʊs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    زندان، گلخانه، گرمخانه، عشرت‌کده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - hothouse cucumbers
    - خیار گرم‌خانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hothouse

    1. noun A greenhouse in which plants are arranged in a pleasing manner
      Synonyms: greenhouse, glasshouse, conservatoire, conservatory, nursery, orangery, indoor garden

    ارجاع به لغت hothouse

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hothouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hothouse

    لغات نزدیک hothouse

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی