امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Icky

ˈɪki ˈɪki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
(آمریکا - عامیانه) (به‌طور ناخوشایند) چسبناک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
adjective
(آمریکا - عامیانه) (داستان و غیره) زیاده از حد شیرین و احساساتی
adjective
(آمریکا - عامیانه) زننده، ناخوشایند، نفرت‌انگیز
- O, what an icky dinner table!
- وای چه میز خوراک زننده‌ای!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد icky

  1. adjective not pleasant
    Synonyms: disgusting, horrible, loathsome, nasty, noisome, offensive, repellent, revolting, sickening, vile
    Antonyms: good, nice, pleasing

ارجاع به لغت icky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «icky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/icky

لغات نزدیک icky

پیشنهاد بهبود معانی