امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ill-treat

ɪlˈtriːt ɪlˈtriːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
بدرفتاری کردن، با خشونت رفتار کردن، بی‌رحمانه رفتار کردن
- The coach was fired after it was revealed that he had been ill-treating his players
- پس از این‌که مشخص شد این مربی با بازیکنانش بدرفتاری کرده است، اخراج شد.
- It is never acceptable to ill-treat animals for entertainment purposes.
- با خشونت رفتار کردن با حیوانات برای مقاصد سرگرمی هرگز پذیرفتنی نیست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ill-treat

  1. verb To hurt or injure by maltreatment
    Synonyms: abuse, mistreat, maltreat, ill-use, persecute, mishandle, victimize, misuse, step
  2. verb To treat unkindly or harshly.
    Synonyms: abuse

ارجاع به لغت ill-treat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ill-treat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ill-treat

لغات نزدیک ill-treat

پیشنهاد بهبود معانی