امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Immunity

ɪˈmjuːnəti ɪˈmjuːnəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    immunities

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
مصونیت، آزادی، بخشودگی، معافیت، جواز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Antibodies give us immunity against disease.
- پادتن‌ها در برابر بیماری به ما ایمنی می‌دهند.
- acquired immunity
- ایمنی اکتسابی
- parliamentary immunity
- مصونیت پارلمانی
- temporary immunity from taxation
- معافیت موقت از مالیات
- This alloy has complete immunity to rust.
- این آلیاژ فلزی نسبت به زنگ‌زدگی کاملاً مقاوم است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immunity

  1. noun privilege, exemption
    Synonyms: amnesty, charter, exoneration, franchise, freedom, impunity, indemnity, invulnerability, liberty, license, prerogative, protection, release, resistance, right
    Antonyms: defenselessness, responsibility, susceptibility, vulnerability

ارجاع به لغت immunity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immunity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immunity

لغات نزدیک immunity

پیشنهاد بهبود معانی