امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Immunization

    ˌɪmjuːnəˈzeɪʃn̩ ˌɪmjʊnaɪˈzeɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      immunizations

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: immunisation

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable
    پزشکی ایمن‌سازی، واکسیناسیون، مصون‌سازی، ایجاد ایمنی، مقاوم‌سازی
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Immunisation is a crucial step in protecting against infectious diseases.
    - ایمن‌سازی گامی مهم در محافظت در برابر بیماری‌های عفونی است.
    - The school requires proof of immunization before allowing students to enroll.
    - مدرسه پیش از ثبت‌نام دانش‌آموزان مدارک واکسیناسیون را درخواست می‌کند.
    - Immunization is an important tool in preventing the spread of infectious diseases.
    - مصون‌سازی ابزاری مهم در پیشگیری از شیوع بیماری‌های عفونی است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد immunization

    1. noun The act of making immune (especially by inoculation)
      Synonyms: immunisation

    ارجاع به لغت immunization

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «immunization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immunization

    لغات نزدیک immunization

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی