امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Improbity

ɪmˈproʊbɪtiː ɪmˈprəʊbɪtɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نادرستی، ناراستی، بی‌دیانتی، نا‌پاکی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد improbity

  1. noun Departure from what is legally, ethically, and morally correct
    Synonyms: corruption, corruptness, dishonesty, crookedness
  2. noun Lack of integrity
    Synonyms: dishonesty

ارجاع به لغت improbity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «improbity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/improbity

لغات نزدیک improbity

پیشنهاد بهبود معانی