امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inalienable

ɪnˈeɪliənəbl ɪnˈeɪliənəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
مسلّم، غیرقابل سلب، سلب‌نشدنی، غیرقابل واگذاری، بیع‌ناپذیر، جدایی‌ناپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Education is considered an inalienable right for all children.
- آموزش حق مسلّم همه‌ی کودکان تلقی می‌شود.
- The inalienable freedom of speech is a cornerstone of democracy.
- آزادی غیرقابل سلب بیان، سنگ‌بنای دموکراسی است.
- The inalienable nature of human rights cannot be ignored.
- ماهیت بیع‌ناپذیر حقوق بشر را نمی‌توان نادیده گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inalienable

  1. adjective unable to be removed or taken away
    Synonyms: basic, entailed, inbred, inviolable, natural, nonnegotiable, nontransferable, sacrosanct, unassailable, unalienable, untransferable
    Antonyms: acquired, alienable, changeable, impermanent, transitory

ارجاع به لغت inalienable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inalienable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inalienable

لغات نزدیک inalienable

پیشنهاد بهبود معانی