امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inbreeding

ˈɪnbriːdɪŋ ˈɪnbriːdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    inbred
  • شکل سوم:

    inbred
  • سوم‌شخص مفرد:

    inbreeds

معنی

تخم‌کشی از جانوران هم‌تیره، تولید و تناسل در میان هم‌نژادها، درون‌همسری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت inbreeding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inbreeding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inbreeding

لغات نزدیک inbreeding

پیشنهاد بهبود معانی