امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incompetency

American: ˌɪnˈkɑːmpətənsi British: ɪnˈkɒmpɪtənsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

( incompetence ) ناشایستگی، بی‌کفایتی، نادرستی، نارسایی، نقص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun
حقوق عدم صلاحیت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incompetency

  1. noun Lack of ability or capacity
    Synonyms: incompetence, inability, incapability, incapacity, powerlessness
    Antonyms: competence

ارجاع به لغت incompetency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incompetency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incompetency

لغات نزدیک incompetency

پیشنهاد بهبود معانی