امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incontestable

ˌɪnkənˈtestəbl ˌɪnkənˈtestəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
بی‌چون‌و‌چرا، مسلم، غیرقابل بحث، محقق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- an incontestable victory in the elections
- پیروزی مسلم در انتخابات
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incontestable

  1. adjective Established beyond a doubt
    Synonyms: indisputable, certain, incontrovertible, undisputable, hard, inarguable, indubitable, unquestionable, irrefutable, positive, sure, unassailable, undeniable
  2. adjective Incapable of being contested or disputed
    Synonyms: incontestible
    Antonyms: contestable

ارجاع به لغت incontestable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incontestable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incontestable

لغات نزدیک incontestable

پیشنهاد بهبود معانی