امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Indiscretion

ˌɪndɪˈskreʃn ˌɪndɪˈskreʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بی‌احتیاطی، بی‌ملاحظگی، بی‌خردی، بی‌عقلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indiscretion

  1. noun mistake
    Synonyms: bumble, crudeness, dropping the ball, dumb move, error, excitability, faux pas, folly, foolishness, fool mistake, foul-up, gaffe, gaucherie, goof, hastiness, imprudence, indiscreetness, ingenuousness, lapse, miscue, misjudgment, misspeak, naiveté, rashness, recklessness, screw-up, simple-mindedness, slip, slip of the tongue, slip-up, stumble, stupidity, tactlessness, thoughtlessness, unseemliness
    Antonyms: care, discreetness, discretion, right

ارجاع به لغت indiscretion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indiscretion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indiscretion

لغات نزدیک indiscretion

پیشنهاد بهبود معانی