امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Inferno

    ɪnˈfɜrːnoʊ ɪnˈfɜːnəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      infernos

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    دوزخ، جهنم، جای دوزح‌مانند و وحشتناک، گرمای شدید، جای گرم و پرسروصدا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - iron girders melted in the inferno.
    - تیرهای آهن در حررات شدید گداخته شدند.
    - then we entered the inferno of the factory's engine room.
    - سپس وارد دوزخ تالار ماشین‌های کارخانه شدیم.
    noun
    (کتاب اول از سه کتابی که کمدی الهی دانته شاعر ایتالیایی را تشکیل می‌دهد) کتاب دوزخ
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد inferno

    1. noun hell
      Synonyms: blazes, bottomless pit, everlasting fire, fire and brimstone, Hades, hellfire, netherworld, purgatory, underworld

    ارجاع به لغت inferno

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inferno» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inferno

    لغات نزدیک inferno

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند