معنی infernally به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

دیوصفتانه، دیوخویانه، شیطان‌صفتانه، خبیثانه، شریرانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- I want you to be aware that I KNOW you have treated me infernally - infernally!

- می‌خواهم آگاه باشید که می‌دانم با من رفتاری شیطان‌صفتانه داشته‌اید. شیطان‌صفتانه!

- Never treat infernally. When the water rises, the fish eats the ant, when the water recedes, the ant eats the fish.

- هرگز شیطان‌صفتانه رفتار نکنید چون چنین است رسم سرای درشت گهی پشت به زین، گهی زین به پشت.

adverb

به‌شدت

- infernally clever

- به‌شدت باهوش

- infernally cruel

- به‌شدت بی‌رحم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infernally

adverb hellishly

Synonyms: extremely, unbelievably, horribly, fiendishly, diabolically

ارجاع به لغت infernally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «infernally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infernally

لغات نزدیک infernally

- infernal
- infernal machine
- infernally
- inferno
- infero-

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند