امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inflammable

ɪnˈflæməbl ɪnˈflæməbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
آتش‌گیر، شعله‌ور، التهاب‌پذیر، تند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inflammable

  1. adjective ready to burn
    Synonyms: burnable, combustible, dangerous, flammable, hazardous, ignitable, incendiary, risky, unsafe
    Antonyms: fire-proof, incombustible, non-flammable, non-inflammable

ارجاع به لغت inflammable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inflammable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inflammable

لغات نزدیک inflammable

پیشنهاد بهبود معانی