معنی inflammation به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌɪnfləˈmeɪʃn ˌɪnfləˈmeɪʃn

معنی و نمونه‌جمله

noun

پزشکی آماس، التهاب، شعله‌ور‌سازی، احتراق

لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- an inflammation of the lungs

- آماس ریه‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inflammation

noun redness, swelling

Synonyms: burning, infection, irritation, pain, rash, sore, tenderness

ارجاع به لغت inflammation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «inflammation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inflammation

لغات نزدیک inflammation

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند