امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inspiring

ɪnˈspaɪrɪŋ ɪnˈspaɪərɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    inspired
  • شکل سوم:

    inspired
  • سوم‌شخص مفرد:

    inspires
  • صفت تفضیلی:

    more inspiring
  • صفت عالی:

    most inspiring

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
الهام‌بخش، ترغیب‌کننده، مشوق، رغبت‌برانگیز، روحیه‌بخش، دل‌گرم‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Their journey to success is both challenging and inspiring.
- سفر آن‌ها به‌سوی موفقیت هم چالش‌برانگیز و هم ترغیب‌کننده است.
- He found an inspiring mentor who guided him through his career.
- او یک مربی مشوق پیدا کرد که او را در مسیر حرفه‌اش راهنمایی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inspiring

  1. adjective rousing
    Synonyms: encouraging, inspirational, inspiriting, heartening, enlivening, animating, refreshing, exhilarating, uplifting, moving, stirring, stimulating, motivating, exciting, exalting

Collocations

ارجاع به لغت inspiring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inspiring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inspiring

لغات نزدیک inspiring

پیشنهاد بهبود معانی