امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Interlocutory

American: ɪntərˈlɑːkjəˌˌtɔːriː British: ˌɪntəˈlɒkjʊtərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
وابسته به گفت‌و‌شنود (دو یا چند نفری)، هم‌سخنانه، مکالمه‌ای، گفت‌و‌شنودی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
درافکنده، میان حرف دیگر آمده (interjected)
adjective
حقوق قرار اعدادی، حکم موقت دادگاه (تا بعد حکم نهایی و قطعی صادر شود)
- an interlocutory divorce decree
- حکم موقت طلاق
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت interlocutory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interlocutory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interlocutory

لغات نزدیک interlocutory

پیشنهاد بهبود معانی