امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Interruption

ˌɪntəˈrəpʃn̩ ˌɪntəˈrʌpʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    interruptions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B2
وقفه، فاصله، انقطاع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- without interruption
- بی‌وقفه
- His speech was met with an unexpected interruption from the audience.
- سخنرانی او با وقفه‌ی غیرمنتظره‌ی حاضران مواجه شد.
noun countable uncountable
اختلال، تعلیق
- An interruption in supply chains can severely impact business operations.
- اختلال در زنجیره‌ی تامین می‌تواند به‌شدت بر عملیات تجاری تأثیر بگذارد.
- Their production line experienced an unexpected interruption last week.
- هفته‌ی گذشته، خط تولید آن‌ها با یک تعلیق غیرمنتظره مواجه شد.
noun countable uncountable
قطع، گسستگی
- The storm caused a brief interruption in the power supply, leaving the town in darkness.
- طوفان باعث قطع کوتاهی در جریان برق شد و شهر را در تاریکی فرو برد.
- He felt the interruption of his routine was both refreshing and disruptive.
- او احساس می‌کرد که قطع روال عادی زندگی‌اش هم شاداب‌کننده و هم دردسرساز است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interruption

  1. noun break; interference
    Synonyms:
    abeyance abeyancy arrest blackout breach break-off cessation check cutoff delay disconnection discontinuance disruption dissolution disturbance disuniting division doldrums dormancy gap halt hiatus hindrance hitch impediment interim intermission interval intrusion lacuna latency layoff letup obstacle obstruction parenthesis pause quiescence rift rupture separation severance split stop stoppage suspension
    Antonyms:
    continuation

لغات هم‌خانواده interruption

  • noun
    interruption

ارجاع به لغت interruption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interruption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interruption

لغات نزدیک interruption

پیشنهاد بهبود معانی