امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Irrelevancy

American: ɪˈreləvənsi British: ɪˈreləvənsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( irrelevance ) بی ربطی، نا مربوطی، نامناسبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irrelevancy

  1. noun An instance of digressing
    Synonyms: irrelevance, aside, deviation, digression, divagation, divergence, divergency, excursion, excursus, parenthesis, tangent
    Antonyms: relevance

ارجاع به لغت irrelevancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irrelevancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irrelevancy

لغات نزدیک irrelevancy

پیشنهاد بهبود معانی