امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Job Creation

    ˈdʒɑːb kriˌeɪʃn ˈdʒɒb kriˌeɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun uncountable
    اشتغال‌زایی، ایجاد اشتغال، ایجاد فرصت‌های شغلی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Job creation is vital for economic growth.
    - ایجاد اشتغال برای رشد اقتصادی حیاتی است.
    - Job creation helps reduce unemployment rates.
    - اشتغال‌زایی به کاهش نرخ بیکاری کمک می‌کند.
    - The government announced new policies to boost job creation.
    - دولت سیاست‌های جدیدی را برای افزایش اشتغال‌زایی اعلام کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد job creation

    1. noun the process of providing new jobs, especially for people who are unemployed

    ارجاع به لغت job creation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «job creation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/job-creation

    لغات نزدیک job creation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی