امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Jobholder

American: ˈdʒɑːbˌhoʊldər British: ˈdʒɒbˌhəʊldə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کارمند، عضو ثابت مؤسسه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jobholder

  1. noun One who is employed by another
    Synonyms: employee, hireling, worker, hire, hired hand

ارجاع به لغت jobholder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jobholder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jobholder

لغات نزدیک jobholder

پیشنهاد بهبود معانی